بخش تخصصی کاشت ایمپلنت

سلامت دهان و دندان و شکل ظاهری آنها یکی از مهمترین فاکتورها در زیبایی محسوب می‌شوند. یکی از مشکلاتی که میلیونها نفر در دنیا با آن مواجه هستند از دست دادن یک یا چند دندان است و از جمله عواملی که منجر به این مشکل می‌شوند می‌توان به پوسیدگی دندان، بیماریهای لثه، و یا آسیب و ضربه اشاره نمود. بریج و دنچر تنها راه‌حلهایی بودند که سالها برای رفع این مشکل بکار می‌رفتند اما امروزه ایمپلنتهای دندانی ابزاری هستند که بیشتر از سایر روشها مورد استفاده قرار می‌گیرند. ایمپلنتهای دندانی جایگزین ریشۀ دندان می‌باشند. ایمپلنتها پایه‌ای برای دندان جایگزین ثابت یا متحرک هستند که برای هماهنگی با دندانهای طبیعی ساخته می‌شوند.

مقالات تخصصی کاشت ایمپلنت

علل ایجاد مزه فلز داخل دهان

دندانپزشکان شما می دانند که اگر تا به حال طعم فلزی را در دهان خود تجربه کرده اید، می تواند یک حس عجیب و ناخوشایند باشد. غیر معمول نیست که گاهی اوقات داخل دهان خود طعم فلزی داشته باشید. اما اگر ادامه پیدا کند، می تواند نشانه یک مشکل دندانی یا سایر مشکلات زمینه ای سلامت باشد. بیایید دلایل این طعم فلزی را بررسی کنیم- و اینکه چرا اگر به نظر می رسد که نمی توانید آن را بهبود دهید، مهم است که به دندانپزشک خود مراجعه کنید.

بهداشت ضعیف دهان

یکی از شایع ترین دلایل وجود طعم فلز داخل دهان، عدم رعایت بهداشت دهان و دندان است. اگر به طور مرتب مسواک نزنید و نخ دندان نکشید، ذرات غذا می توانند کنار دندان ها و لثه های شما گیر کنند و منجر به رشد باکتری ها و بروز التهاب شوند. انباشته شدن باکتری ها می تواند باعث ایجاد طعم فلزی و همچنین بوی بد دهان، پوسیدگی دندان و بیماری لثه شود. اگر طعم فلزی را تجربه می کنید و بهداشت دهان و دندان خود را رعایت نکرده اید، وقت آن است که به دندانپزشک خود مراجعه کنید.

این اتفاق ممکن است برای شما رخ دهد. ما شما را به مسیر درست بازمی گردانیم.

بیماری لثه

التهاب و عفونت لثه که تحت عنوان بیماری لثه یا پریودنتیت شناخته می شود، می تواند به یک نگرانی مهم دندانپزشکی تبدیل شود. اگر بیماری لثه کنترل نشده رها شود، می تواند به از دست رفتن دندان یا سایر نگرانی های مرتبط با سلامتی کمک کند. طعم فلزی داخل دهان می تواند نشان دهنده مراحل اولیه پریودنتیت باشد. برای معاینه از دندانپزشک خود نوبت بگیرید.

 مزه فلز داخل دهان

مزه فلز داخل دهان

بارداری

طعم فلزی داخل دهان در سه ماهه اول بارداری بسیار شایع است. تصور می شود که این طعم فلزی ناشی از تغییرات هورمونی است که می تواند حس چشایی را تحت تأثیر قرار دهد. علاوه بر این، افزایش جریان خون و متابولیسم در دوران بارداری می تواند منجر به افزایش تولید بزاق شود که همچنین می تواند با طعم فلزی نیز ارتباط داشته باشد.

گرچه طعم فلز داخل دهان به طور کلی بی ضرر است و بعد از سه ماهه نخست به صورت خود به خود برطرف می شود، می تواند ناراحت کننده باشد و روی توانایی شما برای خوردن و نوشیدن به طور معمول تأثیر بگذارد. اگر باردار هستید و طعم فلز داخل دهان خود دارید، با متخصص زنان و زایمان یا دندانپزشک صحبت کنید تا ببینید چه کاری می توانید انجام دهید. مراقبت های دندانی بخشی ضروری از مراقبت های دوران بارداری هستند.

مسائل مربوط به سلامت

علاوه بر مشکلات دندانی، سایر مشکلات سلامتی نیز می توانند باعث ایجاد طعم فلز داخل دهان شما شوند. به عنوان مثال، اگر رفلاکس اسید معده دارید، اسید معده می تواند باعث ایجاد طعم فلزی شود. به طور مشابه، اگر عفونت تنفسی یا سرماخوردگی دارید، مخاطی که در دهان و گلوی شما انباشته می شوند می توانند همین کار را انجام دهند.

 مزه فلز داخل دهان

مزه فلز داخل دهان

داروها

داروها یکی از علل شایع طعم فلز داخل دهان هستند. برخی داروهای خاص، مانند آنتی بیوتیک ها، داروهای فشار خون و داروهای پوکی استخوان، می توانند باعث ایجاد تغییراتی در درک حس چشایی شوند که منجر به ایجاد طعم فلزی یا تلخ می شود. در صورتی که هر گونه عارضه جانبی شما را آزار می دهد، با پزشک خود صحبت کنید، اما بدون این مکالمه، مصرف داروهای تجویز شده را قطع نکنید. برخی از داروها مانند آنتی هیستامین ها، داروهای ضد افسردگی ها و شل کننده های عضلانی می توانند باعث خشکی دهان شوند که همچنین می تواند به ایجاد طعم فلزی کمک کند.

علاوه بر این، برخی از دهانشویه ها و محصولات تجاری مراقبت از دهان می توانند باعث این پدیده شوند- لطفاً همه محصولاتی که استفاده می کنید را به دندانپزشک خود اطلاع دهید!

پرکننده های فلزی

هنگامی که طعم فلز را داخل دهان خود احساس می کنید، طبیعی است که فرض کنید مواد پرکننده فلزی شما مقصر هستند. این ممکن است رخ دهد، اما علل دیگر شایع تر هستند.

در حالی که پرکننده های مدرن به گونه ای طراحی شده اند که بادوام و ماندگار باشند، اما گاهی اوقات می توانند باعث ایجاد طعم فلزی داخل دهان شوند. این می تواند زمانی رخ دهد که ماده پرکننده، که ممکن است حاوی فلزاتی مانند نقره یا جیوه باشد، با بزاق یا سایر مواد موجود در دهان تعامل داشته باشد.

در برخی موارد، وجود طعم فلزی داخل دهان ممکن است نشانه این باشد که پرکردگی در حال از بین رفتن است یا پوسیدگی یا عفونت زیر پر شدگی بوجود آمده  است. اگر بعد از پر کردن دندان خود، طعم فلزی را تجربه می کنید، مهم است که به دندانپزشک خود مراجعه کنید. دندانپزشکان می توانند به شما کمک کنند تا علت را مشخص کنید و اطمینان حاصل کنید که پر شدگی دندان شما هنوز به درستی عمل می کند. دندانپزشک شما همچنین در قرار ملاقات های معمولی شما را بررسی خواهد کرد.

اگر طعم فلز را داخل دهان خود تجربه می کنید، آن را نادیده نگیرید. در اسرع وقت به دندانپزشک مراجعه کنید. خبر خوب این است که این مشکلی است که اغلب می تواند برطرف شود. ما به شما کمک خواهیم کرد تا به منشاء مشکل پی ببرید و مراقبتی که نیاز دارید تا بتوانید مجدداً به بهترین احساس خود دست یابید را به شما ارائه خواهیم داد. با مراجعات منظم هر شش ماه یک مرتبه به دندانپزشک می توانید اطمینان حاصل کنید که هیچ مشکل دندانی شما آنقدر پیشرفت نخواهد کرد تا به یک مسئله بغرنج تبدیل شود.

عوامل خطری که احتمال بیماری لثه را افزایش می دهند

عوامل خطر مختلفی وجود دارند که ممکن است در ایجاد و یا پیشرفت بیماری پریودنتال نقش داشته باشند. مهم است که با پریودنتیست خود در مورد عوامل خطر بالقوه صحبت کنید تا هم او بتواند بیماری شما را به اندازه کافی طبقه بندی کرده و طرح درمان مناسب را ایجاد کند و هم شما بتوانید عوامل قابل کنترلی که در ایجاد این بیماری نقش دارند را تحت کنترل درآورید.

در این مقاله قصد داریم به بررسی شواهدی بپردازیم که نقش بالقوه عوامل خطر قابل اصلاح و غیرقابل اصلاح مرتبط با بیماری پریودنتال است. نتیجه گیری در خصوص درک علل و عوامل بیماری زا بیماری پریودنتال برای شناخت و درک عوامل خطر مرتبط مهم است. از آنجا که بیماری پریودنتال چند عاملی است، مدیریت مؤثر بیماری مستلزم درک روشنی از همه عوامل خطر مرتبط است.

پریودنتیت چیست؟

پریودنتیت یکی از شایع ترین بیماری ها است و مشخصه ویژه آن تخریب بافت همبند و استخوان تکیه گاه دندان در پی واکنش التهابی میزبان ثانویه به عفونت توسط باکتری های پریودنتال است. پریودنتیت شدید، که ممکن است منجر به از دست دادن دندان شود، در 5 تا 20 درصد از اکثر جمعیت بالغ در سراسر جهان یافت می شود. کودکان و نوجوانان ممکن است به هر یک از اشکال مختلف پریودنتیت مانند پریودنتیت تهاجمی، پریودنتیت مزمن و پریودنتیت به عنوان تظاهرات بیماری های سیستمیک مبتلا شوند.

در حال حاضر به طور کلی توافق شده است که تقریباً همه اشکال بیماری پریودنتال در نتیجه عفونت های میکروبی مختلط رخ می دهند که در آن گروه های خاصی از باکتری های بیماری زا همزیستی دارند. شواهد در مورد نقش بالقوه عوامل خطر قابل اصلاح و غیر قابل اصلاح مرتبط با بیماری پریودنتال بررسی شده اند. درک عوامل خطر برای عمل بالینی ضروری است.

عوامل خطر بیماری پریودنتال

عوامل خطر قابل اصلاح

میکروارگانیسم ها و بیماری های پریودنتال

میکروبیوم باکتریایی دهان شامل بیش از 700 فیلوتیپ مختلف است که تقریباً 400 گونه در پلاک زیر لثه یافت می شود. میکرو فلور زیر لثه در پریودنتیت می تواند صدها گونه باکتری را درون خود جای دهد اما تعداد اندکی از آنها با پیشرفت بیماری مرتبط هستند و از نظر علت شناسی مهم در نظر گرفته شده اند. پلاک زیر لثه ای ناشی از عمیق شدن پاکت های پریودنتال، تحت تسلط گونه های بی هوازی گرم منفی و اسپیروکت ها است. شواهد قوی Porphyromonas gingivalis و Aggregatibacter actinomycetemcomitans را در علت شناسی پریودنتیت افراد بزرگسال دخیل می دانند. علاوه بر این، Bacteroides forsythus، Prevotella intermedia، Peptostreptococcus micros، و Fusobacterium nucleatum به شدت با پیشرفت پریودنتیت در افراد بزرگسال مرتبط هستند.

بیماری لثه

بیماری لثه

کشیدن تنباکو

شواهد بسیاری برای بالاتر بودن سطح بیماری پریودنتال در میان افراد سیگاری وجود دارند. استعمال دخانیات اثر مخرب قابل توجهی روی بافت های پریودنتال دارد و نرخ پیشرفت بیماری پریودنتال را افزایش می دهد. عوامل خطر از جمله مصرف دخانیات، پاسخ میزبان به چالش باکتری در پلاک دندان میکروبی را تغییر می دهد. به نظر می رسد افراد سیگاری مبتلا به بیماری پریودنتال در مقایسه با افراد غیرسیگاری، علائم کمتری از التهاب بالینی و خونریزی لثه را نشان می دهند. این را می توان با این واقعیت توضیح داد که نیکوتین باعث انقباض عروق موضعی، کاهش جریان خون، اِدِم و علائم بالینی التهاب می شود. دریافته شده است که گیرنده استیل کولین نیکوتین نقش مهمی در ایجاد پریودنتیت مرتبط با نیکوتین ایفا می کند.

دیابت

یکی از علائم دهانی مهم دیابت، التهاب لثه و پریودنتیت است. بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 یا نوع 2 تشخیص داده نشده یا ضعیف کنترل شده، بیشتر در معرض خطر بیماری پریودنتال قرار دارند. مطالعات زیادی وجود دارند که ارتباط بین دیابت و افزایش حساسیت به عفونت های دهان از جمله بیماری پریودنتال را نشان می دهند. پریودنتیت همچنین در بیماران دیابتی که کنترل ضعیفی روی بیماری خود دارند با سرعت بیشتری پیشرفت می کند و شروع بیماری در سنین پایین به عنوان یک عامل خطر برای بیماری های شدیدتر در نظر گرفته می شود. برعکس، اکثر بیماران دیابتی که بیماری آنها به خوبی تحت کنترل قرار دارد می توانند سلامت پریودنتال را حفظ کنند و به درمان پریودنتال پاسخ مطلوبی خواهند داد.

علیرغم اختلاف نظر در مورد این موضوع در متون علمی، به نظر می رسد که تأثیر کنترل قند خون با روش درمان پریودنتال مرتبط باشد. بسیاری از مطالعات به تأثیر درمان پریودنتال روی کنترل قند خون بیماران دیابتی پرداخته اند.

بیماری قلب و عروقی

معقول بودن بیولوژیکی ارتباط بین بیماری های پریودنتال و بیماری های قلبی عروقی به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته است و شامل برخی از مکانیسم های احتمالی زیر است: غلظت بالای کلسترول و عملکرد باکتری های دهان در روند تصلب شرایین یا مشارکت پروتئین های فاز حاد که ممکن است در پریودنتیت مزمن افزایش یابند. مکانیسم های بیولوژیکی متعددی برای توضیح ارتباط بین بیماری های پریودنتال و بیماری های قلبی عروقی پیشنهاد شده اند. بنابراین، پریودنتیت احتمالاً می تواند باعث بوجود آمدن یک واکنش التهابی سیستمیک شود و سزاوار توجه بیشتر است.

بیماری پریودنتال به دلیل منبع غنی گونه های میکروبی زیر لثه و پاسخ میزبان می تواند مستعد بیماری عروقی باشد. علاوه بر این، ما باید آگاه باشیم که این بیماری ها در بسیاری از عوامل خطر مشترک هستند و شباهت های آشکاری با مکانیسم های پاتوژنیک اساسی وجود دارند.

پریودنتیت، صرف نظر از بیماری های عروق کرونر، با افزایش سطح پروتئین واکنشی C و فیبرینوژن همراه است. علاوه بر این، شواهدی وجود دارند که نشان می دهند افزایش سطوح نشانگرهای سیستمیک التهاب، مانند پروتئین واکنشی- C (CRP) و اینترلوکین- 6 (IL-6)، با بیماری های قلبی عروقی مرتبط است.

باکتریم ناشی از پریودنتیت و بیماری های دندانی به عنوان علت اصلی اندوکاردیت عفونی شناخته شده است. به طور خاص، بیمارانی که تحت عمل جراحی دریچه قلب قرار گرفته اند، خطر قابل توجه اندوکاردیت عفونی تهدید کننده زندگی دارند. مطالعات اپیدمیولوژیک و میکروبیولوژیکی به این مفهوم اعتبار داده اند که بیماری پریودنتال ممکن است یک عامل خطر جداگانه برای بیماری های قلبی عروقی، بیماری عروق مغزی، و زایمان زودرس نوزادان کم وزن باشد.

محققان نشان داده اند که بیماری پریودنتال یکی دیگر از عوامل خطر احتمالی و مستقل برای بیماری عروق مغزی، بویژه برای سکته مغزی ایسکمیک است. برخی از مطالعات هیچ رابطه ای بین پریودنتیت و بیماری ایسکمیک قلب پیدا نکرده اند.

بیماری لثه

بیماری لثه

اختلالات ناشی از داروها

برخی از داروها به طور قابل توجهی جریان بزاق را کاهش می دهند. اینها شامل داروهای ضد فشار خون، مسکن های مخدر، برخی آرام بخش ها و مسکن ها، آنتی هیستامین ها و ضد متابولیت ها هستند. داروهای دیگر، بویژه آنهایی که به شکل مایع یا جویدنی هستند که حاوی قند افزوده هستند، pH و ترکیب پلاک را تغییر می دهند، و باعث می شوند که این ماده بیشتر به سطوح دندان بچسبد.

داروها می توانند یک عامل کمک کننده در بیماری های پریودنتال باشند. داروهایی مانند داروهای ضد تشنج، عوامل مسدود کننده کانال کلسیم، و سیکلوسپورین ممکن است باعث رشد بیش از حد لثه شوند.

استرس

بیمارانی که استراتژی های رفتاری کافی برای کنترل استرس ندارند (مقابله دفاعی)، بیشتر در معرض خطر بیماری پریودنتال شدید قرار دارند. استرس با این عوامل همراه است: بهداشت نامناسب دهان، افزایش ترشح گلوکوکورتیکوئید که می تواند عملکرد سیستم ایمنی را کاهش دهد، افزایش مقاومت به انسولین، و به طور بالقوه افزایش خطر پریودنتیت. مردانی که گزارش شده است به صورت روزانه عصبانی هستند، در مقایسه با مردانی که به ندرت گزارش شده بود که عصبانی هستند، 43 درصد بیشتر در معرض خطر ابتلا به پریودنتیت قرار دارند. مطالعات نشان داده اند برخی از شاخص های بیماری پریودنتال مانند از دست دادن دندان و خونریزی لثه با استرس کاری و فشارهای مالی مرتبط هستند.

چاقی

گزارش شده است که چاقی یک عامل خطر مهم برای ابتلا به بیماری پریودنتال است. چندین توضیح برای ارتباط بین چاقی و بیماری پریودنتال در افراد بزرگسال جوان ارائه شده اند. افراد جوان تر ممکن است الگوهای غذایی متفاوتی نسبت به شرکت کنندگان مسن تر در مطالعه داشته باشند. تحقیقات در مورد روندهای غذایی در نوجوانان در سنین 11 تا 18، کاهش قابل توجهی در مصرف میوه های خام و سبزیجات غیر از سیب زمینی، که منابع ویتامین C هستند، را نشان می دهد. علاوه بر این، نوجوانان مصرف کلسیم خود را کاهش داده و مصرف نوشیدنی های گاز درا و آبمیوه های غیر مرکبات را افزایش داده اند. این برای سلامت دهان و دندان ها بسیار مهم است زیرا دریافت اندک کلسیم و ویتامین C در رژیم غذایی، با بیماری پریودنتال مرتبط است. افرادی که کمتر از مقدار مجاز رژیم غذایی توصیه شده (RDA) کلسیم و ویتامین C مصرف می کنند، نرخ ابتلای آنها به بیماری پریودنتال اندکی بالاتر است.

عوامل خطر غیر قابل تغییر

پوکی استخوان

بسیاری از مطالعات انجام شده تا به امروز نشان می دهند که بین پوکی استخوان اسکلتی و تحلیل رفتن استخوان رابطه وجود دارد، تا جایی که پوکی استخوان بعد از یائسگی ممکن است منجر به استئوپنی دندانی شود که فک ها و بویژه فک پایین را درگیر می کند. پوکی استخوان به طور قابل توجهی با تحلیل رفتن شدید استخوان کرستال آلوئولار و شیوع موارد پریودنتیت در زنان یائسه مرتبط بود. مروری بر رابطه بین استئوپنی، تحلیل رفتن استخوان دهان و بیماری پریودنتال، به این نتیجه رسید که استئوپنی در نشان دادن بیماری پریودنتال نقش ایفا می کند. این بررسی نشان دهنده ارتباط مستقیم بین استئوپنی اسکلتی و فک پایین و تحلیل رفتن ارتفاع استخوان کرستال آلوئولار و از دست دادن دندان در زنان یائسه بود.

در تحقیق دیگر تأکید شد که تمایز بین استئوپنی (که به طور کلی تحت عنوان کاهش استخوان طبیعی مینرالیزه شده- معدنی شده- تعریف شده است)، پوکی استخوان بعد از یائسگی (بیماری که جمعیت مسن تر را بین سنین 50 تا 70 سال تحت تأثیر قرار می دهد)، پوکی استخوانی که جمعیت مسن تر را تحت تأثیر قرار می دهد و منجر به شکستگی های پروگزیمال فمور می شود، مهم است. پریودنتیت و استئوپنی ممکن است عوامل اتیولوژیک مشترکی داشته باشند که ممکن است مستقیماً هر دو فرآیند بیماری را تحت تأثیر قرار دهند یا تعدیل کنند.

اختلالات خونی

رشد بیش از حد هموراژیک لثه با یا بدون نکروز، یکی از تظاهرات اولیه شایع لوسمی حاد است. بیماران مبتلا به لوسمی مزمن ممکن است تغییرات پریودنتال مشابه اما کمتر شدیدی را تجربه کنند. شیمی درمانی یا درمان همراه با پیوند مغز استخوان نیز ممکن است روی سلامت لثه تأثیر منفی بگذارند.

بیماری لثه

بیماری لثه

پاسخ میزبان

پریودنتیت مزمن شامل فعل و انفعالات پیچیده بین عوامل میکروبی و میزبان های حساس است. اجزاء باکتریایی مانند لیپوپلی ساکاریدها lipopolysaccharides و سیتوکین ها cytokines  باعث فعال شدن ماکروفاژها macrophages  برای تولید سیتوکین هایی مانند اینترلوکین (IL)-1 و فاکتور نکروز تومور (TNF) می شوند. این سیتوکین ها باعث فعال شدن فیبروبلاست هایی می شوند که در بافت های پریودنتال به سمت متالوپروتئینازهای ماتریکس (MMP ها) (یک فعال کننده پلاسمینوژن plasminogen) قرار دارند، که می تواند پلاسمین plasmin را فعال کند. پلاسمین، به نوبه خود، می تواند برخی دیگر از انواع MMP های نهفته را فعال کند، در حالی که مهارکننده های بافتی متالوپروتئینازها (TIMP ها) می توانند MMP های فعال را غیرفعال کنند. در میان افراد مستعد، تظاهرات طولانی مدت و بیش از حد باکتریایی MMP ها باعث تخریب بیشتر کلاژن می شود، که جزء اصلی ماتریکس پریودنتال است.

MMp-8 و -9 از لکوسیت های پلی مورفونکلئر (PMN) آزاد می شوند و مسئول بخش قابل توجهی از تخریب ناشی از پاسخ میزبان هستند. MMP-13 نیز با تخریب ماتریکس کلاژنی استخوان پس از دمینرالیزه شدن استخوان توسط استئوکلاست ها، جذب استخوان را تسهیل می کند. در یک تحقیق دیگر، افزایش سطوح پلاسمایی MMP-8 و MMP-9 در بیماران مبتلا به پریودنتیت مزمن گزارش شد و بر اهمیت درمان پریودنتال برای جلوگیری از افزایش سطوح MMP-8 و –9 که با بسیاری از بیماری های سیستمیک، بویژه اختلالات قلبی عروقی همراه است، تأکید شد. یک بررسی اخیر در مورد عوامل خطر قابل اصلاح به این نتیجه رسید که سیگار کشیدن و دریافت کالری زیاد با افزایش نشانگرهای سیستمیک التهاب ارتباط دارد و از طریق مکانیسم های مختلف بیولوژیکی می تواند تنظیم ژن را اصلاح کند.

تغییرات هورمونی زنان

نوسانات هورمونی در بیماران زن ممکن است وضعیت سلامت پریودنتال آنها را تغییر دهد. چنین تغییراتی ممکن است در طول دوران بلوغ، چرخه قاعدگی، بارداری یا یائسگی رخ دهند. تغییرات همچنین ممکن است با استفاده از داروهای ضد بارداری خوراکی همراه باشند. قابل توجه ترین تغییرات پریودنتال در دوران بارداری اتفاق می افتند، زیرا بخش قابل توجهی از زنان باردار از التهاب لثه بارداری رنج می برند. زنان تحت درمان جایگزین هورمونی (HRT) و داروهای ضد بارداری خوراکی، افزایش التهاب لثه را تجربه می کنند. با استفاده از داروهای ضد بارداری خوراکی، این افزایش التهاب لثه عمدتاً به مدت زمان استفاده مربوط می شود، زیرا پیشنهاد شده است که استفاده طولانی مدت از داروهای ضد بارداری خوراکی ممکن است روی پریودنشیوم تأثیر مخرب داشته باشند.

بارداری

محققان دریافتند که از دست رفتن چسبندگی پریودنتال به طور قابل توجهی در بین مادران نوزادان PLBW در مقایسه با مادران نوزادانی که در دوره طبیعی متولد می شوند بیشتر است.

به طور مشابه، چندین مطالعه دیگر نشان دهنده تأثیر نامطلوب بیماری پریودنتال بر روند بارداری بوده اند. توصیه شده است که بیماری پریودنتال ممکن است خطر تولد نوزادان نارس با وزن کم (PLBW) را افزایش دهد. تصور می شود که این نتیجه اثر واسطه های بیولوژیکی فرآیندهای التهابی مانند پروستاگلاندین E2 و TNF باشد. لیپوپلی ساکاریدlipopolysaccharide  محصول باکتریایی شایع نیز ممکن است نقش محرکی در تغییر نامطلوب دوره بارداری داشته باشد.

ویژگی های ریسک

سن

مطالعات متعدد نشان می دهند که شیوع و وخامت بیماری پریودنتال با افزایش سن افزایش می یابد. میانگین سالانه تحلیل رفتن استخوان در میان افرادی که در اوایل 70 سالگی هستند 28/0 میلی متر است، در مقایسه با افراد 25 ساله، که 07/0 ملی متر است. افزایش شدت بیماری پریودنتال و تحلیل رفتن استخوان با افزایش سن، احتمالاً به بازه زمانی مربوط است که در آن بافت های پریودنتال در معرض پلاک باکتریایی قرار گرفته اند، و در تصور می شود که سوابق دهانی فرد را به صورت یکجا منعکس می کند. مطالعات بیشتری که در برخی از کشورهای توسعه یافته انجام شده اند نشان دهنده تغییر الگوهای پیشرفت بیماری پریودنتال هستند.

این مطالعات نشان داده اند که تخریب پیشرفته پریودنتال و تحلیل استخوان به ندرت در افراد زیر 40 سال دیده می شود. یافته های مشابه حتی در افراد مسن نیز مشاهده شده اند. مطالعات در میان افراد مسن نشان داده اند که بیماری پریودنتال پیشرفته تنها بخش کوچکی از این گروه سنی را تحت تأثیر قرار می دهد. با این حال، در میان افراد مبتلا به بیماری پیشرفته، با افزایش سن، تجزیه بیشتری اتفاق می افتد.

جنسیت

مطالعات متعدد گزارش کردند که تخریب پریودنتال در بین مردان در مقایسه با جمعیت زنان بسیار بیشتر است. دلایل این تفاوت های جنسی مشخص نیستند، اما گمان می رود که مربوط به ناآگاهی از بهداشت دهان و دندان باشد که معمولاً در بین مردان مشاهده می شود. با این حال، رابطه مشاهده شده بین جنسیت و بیماری آشکار نیست و قوی و ثابت تلقی نمی شود. بنابراین، جنسیت ممکن است یک عامل جمعیت شناختی باشد، که ممکن است با تأثیر عوامل دیگر تداخل داشته باشد و باید برای بررسی بیماری کنترل شود.

وضعیت اجتماعی و اقتصادی (SES)

ارتباط احتمالی بین بیماری پریودنتال و وضعیت اجتماعی- اقتصادی در چندین مطالعه یافت شد. وضعیت لثه به وضوح با SES پایین مرتبط است، اما رابطه بین SES و پریودنتیت کمتر مستقیم است. می توان مطمئن بود که سلامت لثه در افراد با تحصیلات عالی و درآمد مطمئن تر بهتر است. SES یک عامل قابل تغییر است و می توان آن را در مدل های چند متغیره برای بیماری بررسی کرد.

تحصیلات و نژاد

بیماری پریودنتال با سطح تحصیلات رابطه متقابل دارد. هر چه سطح تحصیلات بالاتر باشد، بیماری های پریودنتال کمتر می شود. مطالعات متعددی که شامل جمعیت های نژادی مختلف هستند، تفاوت هایی را در ظهور بیماری پریودنتال پیدا کرده اند. یک بار دیگر، نژاد یک عامل قابل تغییر نیست، و برخی از اختلافات در ظاهر بیماری ممکن است با تفاوت در سایر عوامل خطر بین جمعیت ها قابل توضیح باشد.

ملاحظات ژنتیکی

مطالعات، عوامل خطر ژنتیکی همراه با پریودنتیت را نشان می دهند. ژنوتیپ کامپوزیت IL-1 به طور قابل توجهی با شدت پریودنتیت افراد بزرگسال ارتباط دارد. همچنین تأیید می شود که هم ژنوتیپ IL-1 و هم سابقه سیگار کشیدن عوامل خطر عینی برای بیماری پریودنتال را در یک محیط مطب خصوصی فراهم می کنند. در حال حاضر دو شکل عمده پریودنتیت مزمن و پریودنتیت تهاجمی وجود دارند. خطر پریودنتیت به طور مساوی بین جمعیت تقسیم نمی شود. واضح است که پریودنتیت به شدت یک گروه پرخطر را تحت تأثیر قرار می دهد که حدود 10 تا 15 درصد از جمعیت را تشکیل می دهند، که در آنها بیماری به سرعت از ژنژیویت مزمن به پریودنتیت مخرب پیشرفت می کند. این خطر افتراقی برای پریودنتیت با عناصر ارثی مستعد بودن سازگار است، اما شواهد مستقیم برای نقش ژنتیکی متفاوت در پریودنتیت از چندین منبع می آید.

بسیاری از مقالات، تجمع خانوادگی بیماری های پریودنتال را گزارش می دهند، اما به دلیل اصطلاحات مختلف، سیستم های طبقه بندی، و فقدان روش های استاندارد معاینه بالینی، مقایسه مستقیم گزارش ها دشوار است. گرچه بیماری پریودنتال در طول بازه زمانی این تحقیقات بارها تغییر کرده است، اکثر گزارش های خانوادگی برای پریودنتیت، به اشکال شروع زودرس مربوط می شوند که اکنون پریودنتیت تهاجمی نامیده می شود. گزارش های مربوط به ماهیت خانوادگی اشکال مزمن پریودنتیت کمتر هستند، گرچه مطالعات آلمانی در مورد ماهیت خانوادگی اشکال مزمن پریودنتیت از اوایل قرن بیستم بررسی شده است. این تجمع در خانواده ها به شدت نشان دهنده یک استعداد ژنتیکی است. باید در نظر داشت که الگوهای خانوادگی ممکن است منعکس کننده قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی شایع در این خانواده ها باشد.

بنابراین، در نظر گرفتن عوامل خطر محیطی و رفتاری مشترک در هر خانواده مهم است. اینها شامل تحصیلات، گروه بندی اجتماعی- اقتصادی، بهداشت دهان، انتقال احتمالی باکتری ها، بروز بیماری های مزمن مانند دیابت، و ویژگی های محیطی مانند سیگار کشیدن غیرفعال و بهداشت هستند. برخی از این عوامل مانند سبک زندگی، رفتار و تحصیلات ممکن است تحت کنترل ژنتیکی باشند و بر استانداردهای بهداشت دهان و دندان تأثیر بگذارند. تعاملات پیچیده بین ژن ها و محیط نیز باید در ارزیابی خطر خانوادگی بیماری های پریودنتال در نظر گرفته شوند.

در پریودنتیت مزمن، فنوتیپ یا ویژگی های بیماری تا دهه سوم زندگی به طور قابل توجهی ظاهر نمی شود، در حالی که، در اشکال تهاجمی بیماری پریودنتال، تظاهرات می توانند در دهه های اول، دوم، سوم و چهارم رخ دهند. این تنوع در ظاهر شدن علائم قابل توجه بیماری، تشخیص را دشوار می کند، نه تنها در اعلام اینکه آیا بیمار از این بیماری رنج می برد، بلکه در تشخیص بیمارانی که از بیماری رنج نمی برند و تمایز بین بزرگسالان و اشکال تهاجمی پریودنتیت. مشکلات همراه با تمایز بالینی بیماری پریودنتال در ژنتیک پزشکی غیرمعمول نیست، زیرا مشکلات مشابه در مطالعه سایر صفات ارثی با شروع تأخیری بوجود می آیند.

پروتئین واکنشی C

اهمیت نقش کلسترول در پیش بینی خطر حمله قلبی در افراد به ظاهر سالم، مدت هاست که شناخته شده است. اما نیمی از حملات قلبی در میان افرادی رخ می دهد که کلسترول بالایی ندارند. همچنین، عوامل خطر کلاسیک CVD نمی توانند تمام تغییرات در بروز موارد CVD را توضیح دهند. در نتیجه علاقه فزاینده ای به شناسایی نشانگرهای اضافی خطر کرونری وجود دارد. یک گزینه احتمالی، پروتئین واکنشی C (CRP) است، گرچه این پروتئین بخشی از پاسخ طبیعی بدن به عفونت و التهاب است. برخی از مطالعات اخیر، سطوح بالای CRP را در میان مبتلایان به پریودنتیت گزارش کرده اند. در مطالعه ای دیگر، سطوح قابل توجه بالاتری از CRP در میان افراد بزرگسال مبتلا به پریودنتیت، بویژه در میان افرادی که مکان های فعال تری داشتند، گزارش شدند. شرکت کنندگان در مطالعه همچنین ارتباط مثبتی بین سطوح بالای CRP (بیشتر از 3میلی گرم در لیتر) و وخامت پریودنتیت گزارش کردند.

پریودنتیت یک واکنش التهابی بافت های نگهدارنده دندان مانند رباط پریودنتال، سمنتوم و استخوان آلوئولار به باکتری های بی هوازی گرم منفی است. واسطه های التهابی میزبان محلی، در پاسخ به اندوتوکسین های باکتریایی، فعال می شوند که به نوبه خود پاسخ التهابی موضعی را آغاز می کنند و در نهایت منجر به پاسخ آنتی بادی سرم به باکتری می شوند. عفونت های باکتریایی اغلب ممکن است یک محرک قوی برای یک پاسخ فاز حاد سیستمیک ایجاد کنند که ممکن است منجر به افزایش تولید پروتئین های فاز حاد مانند CRP، ماکروگلوبولین macroglobulin و آمیلوئید سرم serum amyloid شود.

در یک مطالعه اخیر، مشخص شد که غلظت hs-CRP و IL-6 در سرم بیماران مبتلا به پریودنتیت به طور قابل توجهی بالاتر بود و درمان پریودنتال باعث کاهش سطوح سرمی hs-CRP و IL-6 شد. افزایش سطوح CRP در بین مبتلایان به پریودنتیت نشان می دهد که پریودنتیت همچنین ممکن است اثرات سیستمیک با واسطه سیتوکین داشته باشد که به نوبه خود ممکن است در آتروژنز دخیل باشد. این ممکن است به نوبه خود به توضیح شرایطی کمک کند که در آن عفونت های دندانی ممکن است پاسخ التهابی سیستمیک را تحریک کنند و در نتیجه، افراد «به ظاهر سالم» را در معرض خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی قرار دهد.

بسیاری از آثار موجود در تحقیقاتی که در گذشته انجام شده اند، تجمع خانوادگی بیماری های پریودنتال را گزارش می دهند، اما به دلیل اصطلاحات مختلف، سیستم های طبقه بندی و فقدان روش های استاندارد معاینه بالینی، مقایسه مستقیم گزارش ها دشوار است. گزارش های مربوط به ماهیت خانوادگی اشکال مزمن پریودنتیت کمتر است، گرچه مطالعات در مورد ماهیت خانوادگی اشکال مزمن پریودنتیت از اوایل قرن بیستم توسط محققان بررسی شده است. این تجمع در خانواده ها به شدت نشان دهنده یک استعداد ژنتیکی است. باید در نظر داشت که الگوهای خانوادگی ممکن است منعکس کننده قرار گرفتن در معرض عوامل محیطی رایج در این خانواده ها باشد.

نتیجه گیری

درک عوامل اتیولوژیک و بیماری زای بیماری پریودنتال برای شناخت و درک عوامل خطر مرتبط مهم است. از آنجا که بیماری پریودنتال چند عاملی است، مدیریت مؤثر بیماری مستلزم درک روشنی از همه عوامل خطر مرتبط است.

کاشت ایمپلنت های دندانی بعد از درمان سرطان سر و گردن

در بیشتر موارد، ایمپلنت های دندانی بهترین گزینه جایگزین برای دندان ها هستند. با این حال، درمان ایمپلنت دندان ممکن است برای همه بیماران مناسب نباشد. اینها شامل بیمارانی می شود که برای درمان سرطان، به ویژه در ناحیه سر یا گردن، مقدار قابل توجهی پرتو درمانی را انجام داده اند. اما شاید باور نکنید اما افرادی که سرطان های ناحیه سر و گردن داشته اند نیز با اخطارها و ملاحظات بالینی ممکن است گزینه های خوبی برای کاشت ایمپلنت های دندانی باشند!

همه افراد بازمانده سرطان به نحوی منحصر به فرد یک قهرمان هستند. هزاران بازمانده سرطان دهان و سر و گردن که تحت درمان قرار گرفته اند یک چیز مشترک دارند: همه آنها قاطعانه با تشخیص سرطان خود برخورد کرده اند، شجاعانه هفته ها و ماه ها با درمان سرطان مبارزه کرده اند و تلاش های قهرمانانه ای برای مقابله با بسیاری از عوارض جانبی مادام العمر درمان سرطان حتی پس از سرطان انجام داده اند.

چرا افرادی که پرتو درمانی در ناحیه سر و گردن داشته اند نمی توانند ایمپلنت دریافت کنند؟

اما چرا این نجات یافته های سرطان باید با دندان های از دست رفته، دندان های دردناک، دندان مصنوعی نامناسب زندگی کنند؟ متأسفانه، بسیاری با این مسائل دست و پنجه نرم می کنند، که روی جویدن/ تغذیه، اعتماد به نفس/ عزت نفس، گفتار/ عملکرد تأثیر می گذارند، و بسیاری دیگر از پیامدهای این مشکل برای سلامت. به تعداد زیادی از بازماندگان سرطان گفته می شود که گزینه های مناسبی برای دریافت ایمپلنت های دندانی نیستند زیرا آنها تحت پرتو درمانی یا شیمی درمانی قرار گرفته اند.

خوب، اجازه دهید برای شما توضیح دهیم. این موضوع به سادگی درست نیست و باید در این مقاله موضوع را برای شما شفاف سازی کنیم. بازماندگان سرطان، حتی آنهایی که چندین هفته تحت پرتو درمانی در ناحیه حفره دهان و ناحیه سر و گردن قرار گرفته اند، حتی آنهایی که تحت ترکیبی از پرتو درمانی، شیمی درمانی و یا برداشتن جراحی قرار گرفته اند، اغلب گزینه های مناسبی برای دریافت ایمپلنت های دندانی هستند و می توانند به صورت ایمن و قابل پیش بینی ایمپلنت های دندانی را دریافت کنند. بسیاری از دندانپزشکان بیش از یک دهه است که ایمپلنت های دندانی را در هزاران بازمانده از سرطان قرار داده اند. این یکی از رضایت بخش ترین جنبه های شغلی دندانپزشکانی است که کاشت ایمپلنت انجام می دهند.

آیا تا به حال به این پرسش ها فکر کرده اید؟

  • آیا بازماندگان سرطان گزینه های مناسبی برای درمان ایمپلنت های دندانی هستند؟
  • اگر چنین است، چه اخطارها و ملاحظات بالینی منحصر به بیماران سرطانی وجود دارند که باید برای اطمینان از نتایج ایمن و قابل پیش بینی درمان در نظر گرفته شوند؟
  • چگونه می توان دندانپزشک مناسب را پیدا کرد، دندانپزشکی که در کاشت ایمپلنت های دندانی برای بیمارانی که تحت پرتو درمانی، شیمی درمانی و سایر روش های درمانی سرطان قرار گرفته اند، آموزش دیده است؟
  • آیا راهی وجود دارد که ایمپلنت دندانی برای بیماران و بازماندگان سرطان مقرون به صرفه تر باشد؟

اینها برخی از متداول ترین پرسش هایی هستند که بیماران و اعضاء خانواده آنها می پرسند.

کاشت ایمپلنت بعد از درمان سرطان

کاشت ایمپلنت بعد از درمان سرطان

آنکولوژی دندان کمکی به دندانپزشکی بازماندگان از سرطان

آنکولوژی دندان، یک رشته تخصصی دندانپزشکی است که به مدیریت نیازهای منحصر به فرد بیماران و بازماندگان سرطان اختصاص دارد. در حالی که مراکز سرطان، بیمارستان ها و حتی مطب های خصوصی دندانپزشکی در ارائه مراقبت های دندانی قبل از قرار گرفتن تحت پرتو درمانی، شیمی درمانی یا پیوند به بیماران خدمات معتبری ارائه می دهند، بسیاری از بازماندگان سرطان پس از درمان سرطان، حتی زمانی که مشکلات دندانپزشکی را تجربه می کنند، به حال خود رها می شوند. اینجاست که یک متخصص انکولوژی دندان می تواند کمک کند. اجازه دهید پاسخ مختصری به دو پرسش ذکر شده اول بدهیم.

واجد شرایط بودن ایمپلنت های دندانی بعد از پرتو درمانی متفاوت است؟

آیا بازماندگان سرطان گزینه های مناسبی برای درمان ایمپلنت های دندانی هستند؟ نخستین و مهم ترین نکته ای که باید به آن اشاره کنیم این است که، پیش آگهی یا احتمال موفقیت پشت هر روش پزشکی یا دندانپزشکی باید خطرات، مزایا و جایگزین ها را در نظر بگیرد. این کاری است که هر پزشک و متخصص مراقبت های بهداشتی قبل از پیشنهاد گزینه ها، انجام درمان جراحی و مدیریت نتایج پس از عمل انجام می دهد. پس، خطرات درمان کاشت ایمپلنت های دندانی برای بازماندگان سرطان چیست؟

وقتی صحبت از ایمپلنت های دندانی به میان می آید، بازماندگان سرطان همان خطراتی را دارند که سایر بازماندگان غیر سرطانی دارند، از جمله عفونت، درد، تورم و غیره، که اکثر آنها طی چند روز، اگر نه، طی یک یا دو هفته، کاهش می یابد. ایمپلنت های دندانی، در عصر جراحی کم تهاجم امروزی و تکنولوژی دیجیتال دندانپزشکی، در اولین بار به موفقیت 92 تا 95 درصد دست یافته اند.

هرکسی که پرتودرمانی را تجربه کرده است و مایل به کاشت ایمپلنت دندان است، باید این واقعیت را در نظر داشته باشد که خطر شکست ایمپلنت دندانی آنها به طور قابل توجهی بیشتر از سایر بیماران است. در واقع، اگر پرتو بر استخوان فک تأثیر گذاشته باشد، احتمال شکست ایمپلنت های دندانی دو یا سه برابر بیشتر است.

فراتر از خطرات معمول، بازماندگان سرطانی که تحت پرتو درمانی قرار گرفته اند، در معرض خطر یک عارضه منحصر به فرد به نام استئونکروز (یا استئورادیونکروز) قرار دارند. به طور خلاصه، اثرات پرتو برای از بین بردن سلول های سرطانی، در عین اینکه به صورت باور نکردنی مهم و ضروری است، به عروق خونی ظریف در فک ها نیز آسیب وارد می کند. از آنجا که این عروق خونی اغلب در نواحی مانند غده پاروتید یا فک پایین بازسازی نمی شوند، توانایی بدن برای التیام و ادغام (جوش خوردن) ایمپلنت دندان (ساخته شده از تیتانیوم یا زیرکونیا) می تواند به خطر بیفتد.

با عروق خونی کمتر درون فک، سلول های کمتری در محل کاشت ایمپلنت وجود دارد تا لخته شدن، التیام، و اسئواینتگریشن، یا رشد استخوان درون خود ایمپلنت را به موقع و مناسب انجام دهد. هنگامی که یک بیمار غیر سرطانی (که هرگز هیچ گونه تشعشعاتی به سر، گردن یا فک آنها تابانده نشده است) یکی از دندان هایش کشیده شود یا ایمپلنت جایگذاری شود، در طی یک یا دو هفته، بافت لثه به طور طبیعی بسته می شود و در نهایت همه چیز بدون هیچ گونه حادثه ای در عرض چند روز یا چند هفته بهبود می یابد. هنگامی که در یک بازمانده از سرطان (که اغلب به مدت 6 تا 7 هفته روزانه پرتو درمانی انجام می داد)، دندان کشیده می شود یا در ناحیه ای که قبلاً تحت پرتو قرار گرفته است ایمپلنت قرار می گیرد، بسته شدن همان بافت لثه ممکن است هفته ها، ماه ها یا بیشتر طول بکشد. گاهی اوقات، بافت لثه باز باقی می ماند و استخوان فک زیر آن نمایان می شود و اغلب فرصتی برای عفونت و تورم ایجاد می کند. این، در اصل، استئونکروز را تعریف می کند.

متأسفانه، هیچ راه مطمئنی برای درمان استئورادیونکروز بدون مدیریت محافظه کارانه یا مداخله جراحی که اغلب شامل برداشتن قسمت هایی از فک است، وجود ندارد. تا به امروز هیچ درمان مشخصی برای استئورادیونکروز وجود ندارد، بنابراین باید از آن اجتناب کنیم. و در واقع هر چه سال های بیشتری از پرتو بگذرد، خطر استئورادیونکروز بدتر می شود. این خطر هرگز از بین نمی رود و یک نگرانی مادام العمر است (آن عروق خونی هرگز در قسمت های خاصی از فک بازسازی نمی شوند).

واجد شرایط بودن شما برای ایمپلنت های دندان پس از پرتو درمانی می تواند به محل درمان سرطان در بدن بستگی داشته باشد. البته، امروزه طب مدرن اغلب اجازه می‌دهد که پرتودرمانی روی یک ناحیه متمرکز شود، بنابراین اگر اشعه روی هر ناحیه از بدن یا اندام پایین تر و ناحیه زیر گردن، مانند کبد یا سینه، یا سیستم GI، تابانده شده باشد و درمان بسیار متمرکز باشد، مطمئناً این موضوع هیچ ارتباطی با خطر ابتلا به استئورادیونکروز فک توسط یک بازمانده از سرطان با ایمپلنت های دندانی ندارد و ممکن است خوب باشد که کاشت ایمپلنت دندانی خود را ادامه دهید. اما، اگر یک بازمانده از سرطان سر و گردن یا دهان پرتو به فک و دندان دریافت کرده باشد، مطمئناً در معرض خطر استئورادیونکروز در هر گونه کشیدن دندان، جراحی لثه یا فرایند پریودنتال و درمان ایمپلنت دندان قرار دارد.

کاشت ایمپلنت بعد از درمان سرطان

کاشت ایمپلنت بعد از درمان سرطان

دندانپزشک چگونه می داند که چه افرادی گزینه های مناسبی برای دریافت ایمپلنت های دندانی هستند؟

برخی از هشدارها و ملاحظات بالینی منحصر به بیماران سرطانی کدامند؟ آیا می دانید که این موضوع به مکان پرتو درمانی شده بازمی گردد؟ خوب، در دنیای انکولوژی دندانی و کاشت ایمپلنت های دندانی، همیشه بعد از خون رسانی قرار می گیرد.

بیایید یک بازمانده از سرطان با پایه سرطان سلول سنگفرشی زبان را در نظر بگیریم که شیمی درمانی و 5 تا 6 هفته پرتو درمانی را در سال 2015 به پایان رسانده است. او خانمی 57 ساله و سالم است، 7 سال بدون سرطان بوده است و اکنون برای مدیریت دندان های مولر از دست رفته سمت چپ فک پایین خود مراجعه کرده است که جویدن صحیح را برای او دشوار کرده اند. او همچنین متوجه شده است که لثه ها و ساختار صورتش در ناحیه فک پایین سمت چپ شروع به کوچک شدن کرده است. برای او استفاده از دندان مصنوعی پارسیلی که داشته است راحت نیست، و باعث تحریک لثه های او می شوند. بعلاوه، استفاده از آن به دلیل خشکی خفیف تا متوسط ​​دهان دشوار است و او را در معرض خطر پوسیدگی و بیماری پریودنتال قرار می دهد.

دندانپزشک از طریق چندین ملاحظات بالینی باید مشخص نماید که چه مقدار خونرسانی در قسمت خلفی سمت چپ فک پایین که ایمپلنت های دندانی را دریافت می کند، موجود است. ابتدا، دوز رادیوتراپی دریافتی توسط بیمار باید از متخصص رادیوتراپی و یا فیزیکدان پرتو درمانی در مرکز سرطان گرفته شود. دوم، دوز تشعشع اختصاصی سمت چپ فک پایین باید با توجه به اطلاعات حداکثر دوز، محل خاص تومور اولیه و روش پرتو درمانی (IMRT در مقایسه با 2D-RT) ارزیابی شود.

این اطلاعات باید با یافته های بالینی مانند تراکم استخوان داخل فک، نزدیکی اعصاب/ سینوس/ ساختارهای حیاتی، سلامت پریودنتال، خطر حفره، وضعیت خشکی دهان و غیره ترکیب شوند. گاهی اوقات حتی وجود (یا عدم وجود) موهای صورت (به عنوان مثال، موی کرکی در زنان و ریش یا سبیل در مردان) نشانگرهایی هستند که این امکان را برای ما فراهم می آورند تا تصمیمی جامع یا کلی هماهنگ با عوامل فوق درباره ایمنی و قابل پیش بینی بودن ایمپلنت های دندانی در بازماندگان سرطان با سابقه تشعشع، و همچنین توانایی به حداقل رساندن خطر استئورادیونکروز اتخاذ کنیم.

کاشت ایمپلنت بعد از درمان سرطان

کاشت ایمپلنت بعد از درمان سرطان

درک چنین خطراتی و دستیابی به نتایج مطلوب در بازماندگان سرطانی که به ایمپلنت دندان نیاز دارند به این معنا است که مشاوره دندانپزشکی با چنین بیمارانی اغلب یک یا دو ساعت طول می کشد، که با پنج دقیقه ای که دندانپزشک ممکن است برای انجام یک ارزیابی جامع دندانی پس از انجام فرایند پاکسازی توسط دستیار صرف کند تفاوت دارد. از این رو، توصیه می شود که بازماندگان سرطان، بویژه آنهایی که پرتو درمانی داشته اند، برای دریافت مراقبت مناسب، با دندانپزشک عمومی، دندانپزشک متخصص یا انکولوژیست دندانپزشکی خود (یا دندانپزشکی که در بیمارستان های سرطان آموزش دیده است) مشورت کنند.

اگر (و فقط اگر) عوامل فوق در نظر گرفته شوند، بیماران سرطانی و بازماندگان سرطان می توانند با موفقیت ایمپلنت دندانی دریافت کنند. اغلب، این بازماندگان می توانند بهتر غذا بخورند، بهتر بجوند، بهتر لبخند بزنند و از کوچک شدن لثه ها، استخوان فک و حتی ناهنجاری های صورت جلوگیری کنند.

نمونه های درمانی کاشت ایمپلنت

0/5 (0 نظر)